۱۳۹۵ اسفند ۲۰, جمعه

بمناسبت هشت مارس روز همبستگی برای برابری

  
     بمناسبت هشت مارس روز همبستگی برای برابری                  

نويسنده:زرين تاج الياسي

                                                                تولد دوباره               

تولد دوباره ام را جشن خواهم گرفت

و به یاد خواهم داشت

روز رهائی ازهمۀ قید و بند ها

باید ها و نباید های زنجیر گونه را

روز حس و لمس وجود

روز شناخت خود و خویش

روز حق اعتراض ،اعتراض به حق پایمال زندگی

اعتراض به حق بودن، بدون تبعیض

حق انتخاب

8 مارس، روز “زن”

روز آشتی با صلح و برابری

روز آگاهی از توانائی ها

میخواهم رهائیم را جشن بگیرم

رهایی از تمامی بند، ماده ، و تبصره های خشونت بار

امنیتم را جشن خواهم گرفت

باید شروع کنم

با هر چه که هست، از هر جایی که هستم

گام به گام به پیش خواهم رفت و

لحظه به لحظه خواهم آموخت

دیگر چه فرقی میکند ، کجای این جهان باشم

از همه توانائی هایم برای بهتر شدن و بهتر ماندن بهره خواهم گرفت

تا دخترکان امروز و زنان فردا نیز

بدانند:

امروز،روز من است

امروز را جشن خواهم گرفت

و زیستنی دوباره خواهم داشت.  

           

۱۳۹۵ بهمن ۵, سه‌شنبه


قانون مجوز خشونت علیه زنان است»

بهشید ارفع نیا عضو هیات مدیره کانون وکلای مرکز در گفتگو با خبرگزاری کار ایران(ایلنا) گفت: “مردان به دلیل اجازه‌ای که قانون به آن‌ها داده است علیه زنان دست به خشونت می‌زنند.”  وی افزود: “در بسیاری از قوانین حقوق زنان تضییع شده است و اهم آن‌ها هم ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی است که ریاست خانواده را با مرد می‌داند. حتی در جایی هم که به زنان بدون اجازه شوهر یا ولی‌شان اجازه خروج به ان‌ها داده نمی‌شود هم نوعی خشونت است.”

وی با اشاره به منشور حقوق شهروندی آن را متنی دانست که “موارد مصرحه در مبحث حقوق ملت در قانون اساسی” تشریح کرده است و افزود: “در مقدمه قانون اساسی از نقش والای زن گفته شده است اما در واقع زنان در هیچ کجای جامعه و خانواده نقش والایی ندارند”. به گفته‌ی ارفع نیا زنان حتی با تحصیلات عالی و تخصص نیز بعنوان شهروند درجه دو نگریسته می‌شوند.


ارفع نیا خواستار اصلاح برخی مواد قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی شد اما تاکید کرد علاوه بر این باید فرهنگ سازی نیز صورت بگیرد.

اعمال تبعیض جنسیتی قانونی و سیستماتیک علیه زنان ایران نکاتی هستند که بارها از سوی مدافعان حقوق بشر و حقوق زنان مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.

۱۳۹۵ آبان ۲۶, چهارشنبه

هاجر پیری زندانی سیاسی کُرد است که سال‌هاست در تبعید به سر می‌برد.

به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر کردستان، هاجر پیری زندانی سیاسی کُرد اهل نقده ۳۳ ساله که اردیبهشت سال۱۳۸۶ در نقده توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد٬ وی پس از گذشت دوماه بازداشت درشهر نقده به اطلاعات ارومیه منتقل شد٬ خانم پیری مدت ۵ماه در بازداشتگاه اطلاعات ارومیه تحت بازجویی و زیر شکنجه جسمی و روحی بوده و حدود ده روز در سلول انفرادی نگهداری شده است.


همچنین این زندانی سیاسی مهرماه سال۱۳۷۶ در شعبه ۱دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام«عضویت در یکی از احزاب کُرد مخالف نظام و اقدام علیه امنیت نظام» توسط قاضی حصاری به ۱۷سال حبس و تبعید به زندان کرمان محکوم شد.
این زندانی سیاسی هشت سال و شش ماه حبس را در کنار زندانیان اشرار و موادمخدر دوران محکومیتش را می گذراند و در شرایط بد جسمی قرار دارد و از ناحیه قفسه سینه دچار مشکل شده است.
خانم هاجر پیری شهروند کُرد اهل نقده هم اکنون نه سال از حبس ۱۷ساله خود را گذرانده و در زندان مرکزی کرمان نگهداری باشد.
 

۱۳۹۵ آبان ۳, دوشنبه

سیمین دانشور، زنی تکرارنشدنی در ادبیات ایران

«گریه نکن خواهرم. در خانه‌‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت… و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می‌‌آمدی سحر را ندیدی؟»‌ سووشون

سيمين دانشور متولد  هشتم ارديبهشت سال ۱۳۰۰ در شيراز نويسنده و مترجم و از نخستين زنان ايراني‌ست که به شکل حرفه‌اي در زبان فارسی داستان نوشت. دانشور همچنين عضو و نخستين رئيس کانون نويسندگان ايران بود.😍


daneshvar (1).jpg
کودکی تا دانشگاه
سیمین در خانواده‌ای فرهنگی رشد یافت، پدرش دکتر محمدعلی دانشور (احیاءالسلطنه) همان کسی‌ست که او در رمان “سووشون” خود با نام “دکتر عبدالله خان” از او یاد می‌کند؛ احیاءالسلطنه مردیعضو گروه حافظیون  بود که شب‌های جمعه بر سر مزار حافظ جمع می‌شدند و یاد حافظ را زنده نگاه می‌داشتند. مادرش قمرالسلطنه حکمت نام داشت. او شاعر و هنرمندی بود که نقاشی را به فرزندانش می‌آموخت و مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود. سیمین سه برادر و دو خواهر داشت.
تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را مدرسه انگلیسی “مهرآیین” انجام داد و در امتحان نهایی دبیرستان شاگرد اول کل کشور شد.  تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز کرد. دانشور یکی از دانشجویان مشهور دوران طلایی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود که در محضر استادانی مانند بدیع‌الزمان فروزانفر، ملک‌الشعرا بهار و پرویز ناتل خانلری حضور داشت.بعد از فوت پدرش در سال ۱۳۲۰ و در زمانی که سیمین به تازگی مدرک لیسانس خود را دریافت کرده بود، شروع به نوشتن مقاله در رادیو تهران و روزنامه ایران کرد، نامی که برای خود برگزیده بود، “شیرازی بی‌نام” بود. مدتی هم معاونت اداره تبلیغات خارجی مشغول به کار شد.
او در سال ۱۳۲۷ اولین مجموعه داستان‌های کوتاهش را با عنوان «آتش خاموش» منتشر کرد که برخی از داستان‌های این مجموعه ۱۶ قسمتی، قبلا در روزنامه کیهان، مجله بانو و امید چاپ شده بود. البته خود دانشور علاقه چندانی به اولین اثرش نداشت و معتقد بود این مجموعه بسیار رمانتیک است و اجازه چاپ مجدد آن را هم نداد.
10971197-b.jpg
آشنایی با جلال آل احمد
او در همین سال با جلال آل احمد آشنا می‌شود. آشنایی آن‌ها نه در کانون‌های نویسندگی یا کلاس‌های درس بود بلکه به شکلی کاملا اتفاقی صورت گرفت. آن‌ها مسافران یک اتوبوس بودند. ویکتوریا دانشور درباره این اولین دیدار  و ازدواج آن‌ها می‌گوید: « یک سال عید من و خانم سیمین با عده‌ای از فامیل، برای دیدن خواهرم به اصفهان رفته بودیم. دو سه روز که ماندیم تصمیم گرفتیم برگردیم. در آن وقت از سال، بعید بود بلیط گیرمان بیاید، ولی چند تا دانشجو همان روز تصمیم گرفته بودند چند روز بیشتر در اصفهان بمانند و بلیط‌هایشان را به ما دادند. واقعاً دست تقدیر بود این دو نفر آن روز با هم آشنا شوند. سوار اتوبوس شدیم که یک آقای بسیار مؤدب و خوش‌تیپ بلند شد و جایش را به سیمین‌خانم داد. بعد هم تا خود تهران درباره کتاب‌‌، نویسندگی و نویسنده‌ها حرف زدند. آن آقا مرحوم جلال آل احمد بود. به تهران که برگشتیم، صبح روز بعد طبق معمول خواستم بروم خرید که دیدم آقای آل‌احمد پشت در است! خیلی تحویلش نگرفتم و حتی تعارف هم نکردم! رفتم خرید کردم و برگشتم و دیدم سیمین‌خانم لباس پوشیده است و می‌خواهد با آقای آل‌احمد بیرون برود. دو سه روز بعد هم آمد و گفت: می‌خواهد همسر این آقا شود. به همین سادگی!»
سیمین زمانی با جلال آل احمد آشنا شد و ازدواج کرد که راه خود را یافته بود. زنی مستقل، تحصیل‌کرده و مستعد بود که در کنار آل احمد بودن، فارغ از دیدگاه‌های سیاسی‌اش، می‌توانست به او در مسیر نویسندگی یاری رساند. سیمین درباره ازدواج با جلال در یکی از نامه‌هایش به او می‌نویسد: « من در بچگی عاشق اسب بودم. به مادرم می‌گفتم وقتي بزرگ شدم زن اسب می‌شوم… آن روز مقدس كه تو از من خواستگاری كردی به خانه كه رفتم مامانم و بچه‌ها داشتند ناهار مي‌خوردند. گفتم من اسبم را پيدا كردم. مادرم پرسيد كجا مي‌بنديش؟ گفتم نه، اسب واقعي ام را. مي خواهم زن جلال آل احمد بشوم. قاشق و چنگال از دست مادرم افتاد…»
او در جایی دیگر از استقلال خود می‌گوید: «من همیشه سیمین دانشور باقی ماندم، هیچ‌گاه سیمین آل احمد نشدم و اصلا هم با طرز فکر جلال موافق نبودم و نیستم. من با نوسان موافق هستم و هرگز سیاسی نبودم. هدف سیاست رسیدن به قدرت است و آدم خاص و جاه طلبی می‌خواهد. من آدمی هستم به کلی غیرسیاسی.»
daneshvar2.jpg
اولین داستان‌نویس حرفه‌ای زن
سیمین در سال ۱۳۲۸ درجه دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران را با رساله «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» زیر نظر فاطمه سیاح و پس از مرگ او زیر نظر فروزانفر دریافت کرد. او در همین سال “سرباز شکلاتی”، اثر برنارد شاو و “دشمنان” اثر چخوف را هم ترجمه کرد.
دانشور را اولین زنی می‌دانند که داستان‌نویسی را به شکل حرفه‌ای دنبال می‌کند. قبل از او هم زنان داستان‌نویس بودند مانند امینه پاکروان که به فرانسه می‌نوشت. او در سال ۱۳۳۱ بورسی از آمریکا برای تحصیل دریافت می‌کند و به مدت دو سال در رشته زیبایی‌شناسی در دانشگاه استنفورد به تحصیل می‌پردازد. در این مدت دو داستان کوتاه از او به انگلیسی در مجله ادبی «پاسیفیک اسپکتاتور» و کتاب داستان‌های استنفورد به چاپ می‌رسد. او در آمریکا تکنیک، فضاسازی، مکان و محیط داستانی را آموخت و از مدرن ترین شیوه‌های روایی داستان آگاه شد.
در بازگشت به ایران در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دختران به تدریس می‌پردازد. و در سال ۱۳۳۸ دانش‌یار دانشگاه تهران می‌شود.
985957405002147390875598.jpg
سووشون، رمانی پرفروش در میان آثار ادبی ایران
مهم‌ترين اثر او رمان سووشون است که نثري ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است و از جمله پرفروش‌ترين آثار ادبيات داستاني در ايران محسوب مي‌شود. این رمان در سال ۱۳۴۸ کمی پیش از مرگ جلال آل احمد، از سوی انتشارات خوارزمی به چاپ رسید. او نویسنده‌ای واقع‌گرا بود و در شرح واقع‌گرایی داستان‌هایش می‌گوید: «وظیفه من به عنوان نویسنده ایرانی جذب توده مردم است و وقتی این مردم درک مناسبی پیدا کردند، می‌توانند به سراغ کارهای انتزاعی هم بروند. نیما هم در شعر نو واقع‌گرا است و وقتی می‌گوید خانه‌ام ابری‌ست یک روستایی هم آن را می‌فهمد و لمس می‌کند، بنابراین یکی از بزگترین شعرای جدید ما نیز زبانی ساده و عامه فهم دارد. اما در همان دوره تندر کیا هم شعر نو گفت (شاهین) اما کار او نگرفته. چون برای مردم قابل درک نبود، اما نیما با وجود اینکه کاملا قابل فهم است بسیار بدعت‌گذار است. شاملو هم همین‌طور یا اخوان و سهراب را هم به خوبی می‌توان فهمید. سیمین بهبهانی هم از جمله شعرای بزرگ ماست که ساده می‌سراید و همه می‌فهمند بنابراین اگر دقت کنیم بزرگان ادبیات ما همه به نوعی قابل فهم می‌نوشتند و می‌نویسند.»
تاثیر صادق هدایت بر او
220px-هدایت.jpg
صادق هدایت نقشی انکارناپذیر در زندگی هنری سیمین دانشور داشت. این آشنایی نقطه عطفی برای او محسوب می‌شد. او خود در مورد صادق هدایت می‌گوید: «روزی دکتر کریم هدایت به خانه ما تلفن کرد و گفت: صادق هدایت در شیراز است و می‌خواهد جاهایی را ببیند که ما نه بلدیم و نه سر در می‌آوریم تو حاضری راهنمای او باشی؟ گفتم: با کمال میل. صادق خان تا من را دید گفت خود تو را در این قهوه‌خانه‌ها و جاهایی که من می‌خواهم ببینم راه می‌دهند؟ گفتم: دختر دانشور را همه جا راه می‌دهند! آن زمان شیراز کوچک بود و مکان‌های محدودی داشت، با هم به قهوه‌خانه رفتیم. هدایت تا درک و تجربه شخصی نداشت نمی‌نوشت، به هند رفت و برگشت تا بوف کور را بنویسد.
هدایت هیچ‌گاه خیالی کار نکرد، او بزرگترین نویسنده ایرانی است. شازده احتجاب گلشیری کار فوق‌العاده خوبی‌ست. وقتی گلشیری کتاب را پیش من آورد و خواندم، گفتم: از هدایت خیلی استفاده کرده‌ای. گفت: تحت تاثیر هدایت هم بوده‌ام، اما ما همه از زیر شنل هدایت بیرون آمده‌ایم آثارش از همه هم بیشتر ترجمه شده و حتی به زبان چینی هم در آمده است. من از هدایت خیلی استفاده کردم و تا وقتی ایران بود هر چه می‌نوشتم می‌دادم تا بخواند. در تهران هم همسایه بودیم. یک‌بار ما خانه نبودیم، هدایت آمده بود و با در بسته روبه رو شده بود. روی کاغذی نوشته بود: رفتیم و دل شما را شکستیم، فلنگ را بستیم و شما بمانید با زندگی های توسری خورده‌تان. وقتی این جمله را خواندم، گفتم: این میخواهد بلایی سر خودش بیاورد. سه، چهار هفته بعد بود که خبر خود‌کشی‌اش را شنیدیم. او نویسنده برزگی بود. او اولین کسی بود که به اهمیت ادبیات عامیانه واقف شد و بوف کوری نوشت که فوق العاده بود.»
زندگی حرفه‌ای او پس از انقلاب تا مرگ
با عباس معروفی
او در سال ۱۳۵۸ خود را از دانشگاه تهران بازنشسته کرد. از جمله آثار او پس از انقلاب می‌توان به «غروب جلال»، « ماه عسل آفتابی» ترجمه‌ای از آثار نویسندگان مختلف، «جزیره سرگردانی»، «شناخت و تحسین هنر» مجموعه مقالات، «از پرنده‌های مهاجر بپرس»، «ساربان سرگردان» و «کوه سرگردان» و مجموعه داستان “انتخاب” اشاره کرد. او هجدهم اسفند ۱۳۹۰ و در ۹۰ سالگی چشم از جهان فروبست.
ناصر فکوهی، استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران پس از درگذشت سیمین از او چنین یاد می‌کند: «سیمین دانشور یکی از نخستین شخصیت های زنانه بود که با سیر حرفه ای ادبی و اجتماعی و علمی خود، توانست جایگاهی در خور زنان ایرانی را به وجود بیاورد: زنانی که از این پس و هر روز بیش از پیش، به عنوان انسان هایی همچون انسان های دیگر و اغلب پیشتاز تر از دیگران، در صف مقدم برای برخورداری از موقعیتی مستقل، آزاد و اندیشمندانه مطرح هستند و جامعه ناچار است آنها را به همین عنوان بپذیرد و نه صرفا در مقام و نقش هایی که تنها در وابستگی سببی یا نسبی آنها با مردان شناخته و تعریف شود؛ دختران و زنانی که با حضور گسترده خود برغم تمام مشکلات در تمامی عرصه های اجتماعی، علمی، ادبی، هنری، و… هر چه بیش از پیش نشان می دهند که حاضر به پذیرفتن سلطه مردانه در جهان کنونی و خشونت و بی عدالتی ها و بی رحمی های ناشی از آن که تمام موجودیت انسانی را به خطر انداخته است نیستند و در این راه آماده اند تا سنگین ترین بها را که این خشونت و سلطه به آنها وعده می دهد، بپذیرند. سیمین تا آخرین لحظات حیات هرگز نخواست در نقش زنی «وابسته» به «دیگری» ، هر چند این دیگری برایش بسیار عزیز بود، قرار بگیرد و از طریق دیگری و دیگران شناخته شود. از این رو و افزون بر این به دلیل خدمات ارزنده وی به زبان فارسی، به ادبیات، دانش ادبی و اجتماعی و فرهنگی در کشور ما، جای آن دارد که نه فقط از نبود او در میان خود افسوس بخوریم ، بلکه وی و زندگی آرام اما پربارش را به مثابه الگویی برای دختران و زنانی که در پی ساختن ایران آینده هستند و بی شک نیز در این امر موفق خواهند بود، در پیش چشمان خویش قرار دهیم. »

۱۳۹۵ مهر ۱۲, دوشنبه

تیم ملی فوتسال بانوان ایران پس از کسب عنوان قهرمانی جام ملت های آسیا بعدازظهر روز گذشته بی سر و صدا به ایران بازگشت.
به گزارش جام جم ورزشی ، تیم ملی فوتسال بانوان در حالی به ایران بازگشت که به عنوان قهرمان آسیا با استقبال مسئولان وزارت ورزش و جوانان روبرو نشد. فقط خانواده های ملی پوشان و چند رسانه بودند که به استقبال دختران قهرمان ایران رفتند.
نکته بسیار جالب توجه دیگر حضور نیلوفر اردلان در فرودگاه برای استقبال از هم تیمی هایش بود. نیلوفر اردلان که بنا به دلایلی نتوانسته بود همراه تیم ملی فوتسال بانوان به جام ملت های آسیا برود روز گذشته به استقبال دوستانش رفت.
او در فرودگاه ابراز امیدواری کرد دوباره بتواند به ترکیب تیم ملی فوتسال بانوان برگردد.
فرشته کریمی برترین بازیکن جام ملت های آسیا نیز مورد توجه ترین بازیکن بود. او اظهار داشت: ما با حجاب اسلامی و حفظ شئونات توانستیم قهرمانی را از آن خود کنیم که این موضوع بسیار ارزشمند است. واقعا افتخار می‌کنیم توانستیم با این شرایط قهرمانی را به دست آوریم.
تیم ملی برگشت اما اینکه این تیم با وجود قهرمانی در آسیا همچنان مورد توجه مسئولان قرار نمی گیرد کمی نگران کننده است. این تیم رقابت های جام جهانی فوتسال بانوان را در پیش دارد و بهتر است بر روی این تیم نگاهی ویژه وجود داشته باشد.😩

۱۳۹۵ شهریور ۱۸, پنجشنبه

سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل روز سه‌شنبه اول سپتامبر “۱۰ شهریور” از یک کارزار تبلیغاتی رونمایی کرد که بر “آزادی ۲۰ زن” فعال سیاسی که به شکل “ناعادلانه” در کشورهای مختلف جهان در زندان به سر می‌برند، تمرکز دارد.
این کارزار با عنوان “این بیست زن را آزاد کنید” (#FreeThe20) در بیستمین سالگرد صدور”اعلامیه پکن” آغاز به کار کرده است، ۱۸۹ کشور جهان در کنفرانس جهانی زن در پکن که در سپتامبر ۱۹۹۵ برگزار شد، با صدور اعلامیه‌ای بر تلاش برای احقاق حقوق زنان تاکید کردند.
خانم پاور در بخشی از این برنامه گفت که این ۲۰ زن بخش کوچکی از زنان و دخترانی هستند که به علت تلاش برای دستیابی به حقوق‌شان، ناعادلانه زندانی شده‌اند.
او افزود که مجازات اعمال شده برای آنان تنها به دلیل مطالبه آزادی‌های بنیادین زنان صورت گرفته است.
درخواست آزادی برای بهاره هدایت
در میان این ۲۰ زن نام بهاره هدایت، زندانی سیاسی ایرانی به چشم می‌خورد. این زندانی سیاسی آخرین بار در دی‌ ماه ۱۳۸۸ و در جریان اعتراض‌های رای‌دهندگان ایرانی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و بعد از چند ماه حبس انفرادی، به هفت سال و نیم زندان محکوم شد.
او در روزهای اخیر و به استناد به قوانین جدید قضایی در انتظار آزادی از زندان بود اما مقامات قضایی حکم تازه‌ای به او ابلاغ کردند.
این حکم به بازداشت خانم هدایت در سال ۱۳۸۵ و محکومیت او به دو سال زندان تعلیقی مربوط است.
او در این سال در تجمعی به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، در میدان هفت تیر تهران بازداشت و به حبس تعلیقی محکوم شده بود.
کارزار تبلیغاتی “این بیست زن را آزاد کنید”، به زنان زندانی سیاسی در ۱۳ کشور جهان توجه کرده است، از کشورهای چین و اتیوپی نام سه نفر در این لیست دیده می‌شود، زنان زندانی درجمهوری آذربایجان، ویتنام و برمه نیز هر کدام دو نماینده در این لیست دارند.
همچنین اسامی زنان زندانی از کشورهای ایران، مصر، ونزوئلا، سوریه، ازبکستان، اریتره، روسیه در این لیست دیده می‌شوند. به گفته برگزارکنندگان این کمپین، به نمایندگی از زنان زندانی در کره شمالی اسم مشخصی در لیست قرار داده نشده تا از عواقب احتمالی این اقدام جلوگیری شود.

۱۳۹۵ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

افزایش 4 برابری استفاده دخانیات در فیلم‌ها توسط زنان


نخستین نشست خبری جشنواره فیلم سلامت با حضور رئیس این جشنواره و دبیر این جشنواره برگزار شد و راجع به ابعاد برگزاری این جشنواره سخنانی مطرح شد.
به نقل از تسنیم،  اولین نشست خبری جشنواره فیلم سلامت با حضور سید محمدهادی ایازی رئیس جشنواره سلامت و ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره در ایوان شمس برگزار شد.